از آنجا که در میان بسیاری از مردم ، خرس با خدایی برابر شده است ، آنها سعی کردند که آن را به صورت تمثیلی وقار دهند ، تا خشم صاحب تایگا را متحمل نشوند. متخصصان در زمینه زبان شناسی از تعجب از لقب های این جانور که تعداد حیوانات نمی تواند با آن رقابت کند خسته نمی شوند.
کلمه "خرس" در روسیه نه زودتر از قرن XI ظاهر شد ، اما در واقع این یکی از نام های مستعار قدرتمندترین جنگل نشین است. بسیاری از مردم که در مناطقی که خرس زندگی می کند زندگی می کنند ، با او به عنوان خدایی رفتار می کنند و این حیوان را با جد توتمیک خود می شناسند. تابو در تلفظ نام واقعی نه تنها با تشخیص مقدس بودن حیوان بلکه با خطری که از آن ناشی می شود نیز ارتباط دارد. این ممنوعیت در فرهنگ ودایی اتفاق افتاده و از قرن به قرن دیگر منتقل شده است ، بنابراین حتی تعبیر "خرس" تعویض های زیادی دریافت کرده است. فقط در فرهنگ لغت Dahl می توانید 37 نام پیدا کنید: جنگلبان ، lomaka ، chiropractor ، پا چنبر ، shaggy ، Potapych ، Toptygin ، mishuk ، زنبور عسل و بسیاری دیگر. این خرس غالباً رحم ، مادر ، شمشیر نامیده می شد یا نامهای انسانی به او می دادند: ماتریونا ، آکسینیا.
یافتن نام واقعی خرس
زبان شناسان مغز آنها را خرد می کنند و سعی می کنند نام واقعی خرس را کشف کنند. برای انجام این کار ، آنها قبل از هر چیز به اولین زبان ها روی می آورند: سانسکریت و لاتین. در سانسکریت ، خرس bhruka نامیده می شود ، جایی که bhr به معنی "غر زدن ، سرزنش" است. در بسیاری از زبانها ، نام تغییر زیادی نکرده است: در انگلیسی - خرس ، در آلمانی - Bär ، در دانمارک و سوئد - bjrn. باید گفت که ریشه "ber" در کلمه روسی "den" به هیچ وجه از زبان های رومی گرفته نشده است. بنابراین اسلاوهای باستان خرس نامیده می شوند. ارتباط با Bero - قهوه ای ژرمنیک گاهی در نظر گرفته می شود.
دانشمند معتبر A. N. آفاناسیف ، در طی تحقیقات خود ، به این نتیجه رسید که نام خرس در میان بسیاری از مردم با نگرش به او نه تنها به عنوان یک جانور وحشی با غرش وحشتناک ، بلکه با گرایش های مخرب همراه است. در سانسکریت ، این درک با ksha - به معنای واقعی کلمه "شکنجه گر" و در لاتین - با ursus مطابقت دارد. از این رو ، در فرانسه - مال ما ، در ایتالیایی - orso ، در روسی - urs، rus.
برخی از زبان شناسان این فرضیه را مطرح می كنند كه شاید باستانی ترین نام خرس "rus" بود كه هنگام تنظیم مجدد اصوات یا هجاها بوجود آمد ، زیرا این امر حتی در مراحل بعدی رشد زبان (خرس - جادوگر) نیز مشاهده می شود. حدس زدن اینکه این منشا "Rus" است - کشوری که در آن خرس مقدس پرستش می شود ، کار سختی نیست. با این حال ، همه اینها فقط یکی از نسخه های فراوان دانشمندان است. باید گفت که درک نام یک حیوان به عنوان دانستن عسل اشتباه است ، زیرا فعل "دانستن" به معنای "خوردن ، خوردن" است.
آیا اولین پنکیک کلوچه ای است
یک خرس در روسیه و به خصوص در سیبری چیزی فراتر از یک خرس است. این نماد ملی قدرت و عظمت است. قبایل بت پرست باستانی که در سیبری زندگی می کردند خرس را فقط گام بزرگ می نامیدند. این را می توان در کره ای یافت ، جایی که "com" یک خرس است. ترجمه از "کام" تونگوسی - شمن و از آینو - روح فقط نگرش نسبت به خرس به عنوان یک خدای را تأیید می کند. علاوه بر این ، Ainu معتقد بود که روح یک شکارچی در زیر پوست یک خرس پنهان شده است.
قبل از مسیحیت ، همه مردمان فرهنگ ودایی روز Kamov را جشن می گرفتند. این تعطیلات باستانی بزرگداشت ورود بهار بود ، زمانی که کام بزرگ از لانه بیرون آمد. برای دلجویی از صاحب تایگا ، حمل پنکیک برای او ضروری بود. این بدان معنا نیست که پنکیک ها را مستقیماً به داخل دهانه آورده اند ، اما آنها را در جایی در حومه جنگل جنگل رها کرده اند. بنابراین ، اولین پنکیک به کامام رسید. با گذشت زمان ، این ضرب المثل معنای دیگری پیدا کرد ، کاملاً قابل درک است ، زیرا اولین پنکیک واقعاً همیشه موفق نیست.
در واقع ، روز Kamov ، اگرچه یک جشن بت پرستانه بود ، اما نمونه اولیه Shrovetide مسیحی بود.تعطیلات "خرس بیدار" - komoeditsy همچنین برای اسلاوهای شرقی معمول است که معمولاً در 24 مارس جشن گرفته می شود. انعکاس آثار باستانی بدوی به قدری شدید است که در بلاروس ، تا اواسط قرن نوزدهم ، در این روز جشن گرفته می شد ، حتی اگر سریع باشد. این جشن مطمئناً با رقص هایی در پوست خرس یا مانند آن همراه بود - کت پوست گوسفندی گوسفندی که از داخل برگشته بود.